فریاد مردم سوریه: الشعب یرید اسقاط النظام
راشا تودی: همه چیز آرام است !
عطا یار احمدی

یکصد و شصت و سه سال از انتشار مانیفست کمونیست می گذرد. یکصد و شصت و سه سالی که همچنان شبح کمونیسم در گشت و گذار است. نه تنها نیروهای به ظاهر اروپای جدید و واحد را اعم از پاپ و کاردینالها و اشراف گندیده و پوسیده و دولتهای نئولیبرال و دمکراسی های پوشالی را بلکه دیکتاتورهای عقبمانده و ناسیونالیستهای یهودی و اسلامی را برای تعقیب مقدس این شبح به اتحاد کشانده است .

تفاوت عمده یکصد و شصت و سه سال بعد از انتشار مانیفست کمونیست در این خواهد بود که گستره گشت و گذار شبح کمونیسم نه امریکا و اروپای کهن، بلکه سرتاسر گیتی و هر آنجا که بورژوازی نظام بردگی مزدی خود را با عنوانهای مختلف پوشالی دمکراسی و لیبرال دمکراسی، بر میلیونها نفر تحمیل کرده است .

این اتحاد مقدس در شمال آفریقا، خاورمیانه، شرق آسیا، آمریکا، اروپا، دولتها و رسانه های سازمان یافته بورژوازی را گاه به چنان تناقض گویی هایی می کشاند که فقط با یک روایت کمونیستی کارگری می توان آن را توضیح داد. استیصال نظام سرمایه داری در بحران و عدم توانایی دولتهای آنان در کنترل بحران، رسانه های هم سو و هم جهت با این دولتها را به دروغ گویی های آشکار نیز کشانده است .

هر چند تاکنون این رسانه ها هیچ گاه به طور واقعی به انتشار وقایع و اخبار نپرداخته اند و هر گاه دست به انتشار رویدادی زده اند، میتوان منفعت طلبی یک دولت یا شرکت فرا ملیتی را در پس آن جستجو کرد و یا فشار افکار عمومی بشریت مترقی را در مجبور ساختن آنان به انتشار اخبار دخیل دانست .

اما در پس رویدادهای اخیر و به میدان آمدن توده های مردم گرسنه و به جان آمده از دیکتاتوری های 20 الی 32 ساله، که از خود سوزی یک انسان مستصل در تونس آغاز و به سرعت در  مصر و یمن و لیبی و سوریه ادامه یافت، نقش مخرب رسانه های بورژوازی در تلاش برای سرکوب و خاموش کردن اعتراض های مردمی، چشمگیر بوده است. که در این میان می توان به تلاش سرویس های رسانه ای همچون بی بی سی ، سی ان ان  و اخیرا راشا تودی اشاره کرد.

در شرایطی که تانکهای ماشین سرکوب رژیم دیکتاتوری بشار اسد، در خیابان شهرهای سوریه مردم را به گلوله می بندد، و بنا بر آمارهای خود این رسانه ها تاکنون بیش از 2500 نفر از مردم معترض و جوانان و زنان جان باخته اند، گزارشگر راشا تودی گوشه دنجی را برای ارسال این خبر که همه چیز در سوریه آرام است و در سوریه هیچ خبری نیست، انتخاب کرده و در حالی که تانک های سوریه را نشان می دهد، تاکید می کند که واقعا در سوریه همه چیز آرام است.

این رسانه بورژوازی روسیه سعی دارد که از غول های رسانه ای غربی که نا آرامی های مردم انگلیس را آشوب عده ای ارازل و اوباش و سیاه پوست خارجی قلمداد کردند، عقب نیفتاده و رذیلانه و جبونانه، جنبش سرنگونی طلبی مردم انقلابی سوریه را نیز به عده ای آشوبگر و وابسته به خارجیان منتسب نمود .این رسانه ها در پنهان کردن و سانسور اخبار حرکتهای طوفنده و انقلابی میلیونها مردم معترض و کارگران و زنان، سیاست و منافع دولت متبوعشان را پیش میبرند. هر دو مایل اند که وضعیت وخیم و رو به سقوط دیکتاتورها را وارونه نشان دهند.

وقتی دولت کامرون در انگلیس، مردم گرسنه و فقیر را که به اثر اعمال سیاست ریاضت کشی اقتصادی، سربه شورش و اعتراض بر می دارند، "مشتی آشوبگر و دزد و غارتگر" معرفی میکند، رسانه ها اساسا نیز همان می شوند و همان پخش می کنند که دولت بورژوازی انگلیس می خواهد. در این فاصله اولین کارشان قطع شبکه های اجتماعی می شود و در سایه قطع این شبکه ها، مردم انگلیس و جهان را بمباران خبری می کنند که اوضاع تحت کنترل پلیس در آمده است و پلیس آشوبگران را به مجازات رسانده و یا خواهد رساند! راشا تودی نیز اوضاع سوریه را آرام اعلام کرده و سایه حکومت بشار اسد را مستدام آرزو خواهد کرد!

در این میان رژیم اسلام سیاسی در ایران، این خبر راشا تودی را در بوق و کرنا کرده و صدها بار باز پخش می کند که گویا همان طور که در ایران اصلا مردم به خیابان نیامده بلکه عده ای هم که آمده بودند "خس و خاشاکی" بیش  نبودند، در سوریه هم سرنگونی طلبان شکست خورده اند و همه چیز آرام شده است و دلیلش انتشار خبری از سوی رسانه جانبدار روسیه است. همانطور که اشاره شد از آمریکا تا اروپا، از اروپا تا آفریقا و آسیا و اقیانوسیه، دولتهای بورژوازی در هم تنیده اند و برای دفاع از اصل مالکیت خصوصی و نظام سرمایه داری حاضر به هر جنایت و کشتاری بوده و هستند. حاضرند هر گونه دروغ را اگر شده هزاران بار در روز تکرار کنند. برای آنان یک چیز مقدس وجود دارد و حقیقت را تعریف میکند و آن مالکیت خصوصی و استثمار و تداوم نظام بردگی مزدی است .

اما برای مردم به جان آمده از فقر و ستم سرمایه داری، که هر روز با مصائب و مشقات این نظام روبرویند و با آن "زندگی" میکنند، مردمی که با قیامها و تحرک انقلابی شان دنیا را تکان داده اند، سقوط دیکتاتورها نه فقط یک حقیقت بلکه تنها گامی برای جدالهای سرنوشت سازتر است.

من بر این شبح و اتفاق جهانی برای برقراری یک دنیای بهتر درود می فرستم!